خاطرات کودکی مبینا

اینجا مشهد ویکی از باغهای طرقبه است که پر از آلبالو ه یادش بخیر از صبح تا عصر کرایش کرده بودیم وکلی به مبینا جون خوش گذشت اینجا هم مبینا در حال باد زدن کباباست   اینم عکس مبینا جون ومحمد گل پسرداداش مبینا وبابا جونه     ...

هفته پیش سحر جون دوست مبینا اومده بود مهمونی وکلی با هم بازی کردند البته سر اسباب بازیهاشون هم کمی لج ولجبازی هم میکردند وقهر میکردند این هم یک جور دنیای کودکانه است دیگه! ...

بهترینم  آرزویم این است : نتراو   د اشک در چشم تو هرگز   مگر از شوق زیاد                                                                    نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز:  وبه اندازه هر روز توعاشق باشی   عاشق آنکه تو را ازخویش رها می گردد  و تورا دوست بدارد به همان اندازه:    که دلت می خواهد     ...

  خداوند در بیست وسه دیماه هشتاد وشش یکی از فرشته های کوچولوش رو به ما هدیه داد این نی نی قدم به دنیا گذاشت و با اومدنش شادی وشیرینی زندگی مشترک مارو چندین برابر کرد امیدوارم که من وباباش بتونیم آینده خوب وروشنی براش به ارمغان بیاریم      بچه ها جون مبینا خانم اهل اهوازه وخیلی شیطون اینم فرشته کوچولوی ما!   جوجه من  اینجاشش ماهشه و مهد کودک میره این عکس رو  هم تومهدگرفته     تولدت مبارک!!! گل قشنگم خیلی زودتر از اونکه فکرش روبکنم بزرگ شدی  دوستت  دارم اندازه همه  کسایی که تا حالا دوست داش...

این تولد یکی از دوستای مبینا جونه تورو خدا نگاش کنید چطوری اومده جلو انگاری تولد خودشه همیشه دوست داره اولی باشه زرنگه دیگه مثل مامانش! قربون اخمات برم وقتی حسودیت میشه قشنگم   ...

اینجا روستای بندقیل  یکی از روستاهای نزدیک شوشتره که مبینا جون  رفته بودبه باغشون گوجه بچینه یادش بخیر به اتفاق مامان وباباوداداشیش ودوستانی که مارو به اونجا دعوت کرده بودند به مبینا جان کلی خوش گذشت.   ...

...